در این رویکرد تحلیلگر و مدیر سرمایه گذاری بر اساس تحلیل اطلاعات و دادههای اقتصادی در سطح جهانی، ملی و در نهایت در سطح صنایع و شرکتها و با استفاده از مدلهای عملی و حرفهای مانند مدلهای مبتنی بر تنزیل جریانات نقدی (DDM)، مدلهای مبتنی بر جریان نقدی آزاد شامل (FCFF)، (FCFE)، توجه به ارزش جایگزینی و مدل های مبتنی بر بازار و مدل های نسبی در کنار سایر مدل هانسبت به ارزشگذاری سهام و اوراق بهادار اقدام میکند؛ و بر اساس سطح ریسک پذیری هر سرمایه گذار و با استفاده از اصول علمی، تشکیل پرتفوی (سبد اختصاصی) و بهینه کردن ریسک هر سبد، نسبت به خرید مجموعهای از سهام و سایر اوراق بهادار اقدام میکنند.
در این رویکرد با استفاده از دادهها و سوابق تاریخی قیمت اوراق بهادار و حجم معاملات و با استفاده از اندیکاتورها و اسیلاتورها، سعی میگردد، رفتار قیمتی اوراق بهادار در آینده پیش بینی شود. تحلیل تکنیکال جهت نقاط ورود به سهام و خروج از آنها حائز اهمیت است.
در بخش خدمات دارایی مخصوصا سبدگردانی مبنای اصلی تحلیل و انتخاب اوراق بهادار، رویکرد تحلیل بنیادی است. تحلیل تکنیکال و مدلهایی مالی رفتاری بعنوان روشهای مکمل مورد توجه قرار میگیرند. در این راستا مهمترین منابع اطلاعاتی جهت استفاده در تحلیل بنیادی به شرح زیر می باشد، هرچند منابع اطلاعتی خارجی نظیر Plats Magazine و Fastmarket نیز مورد استفاده قرار میگردند و از اهمیت بالایی برخوردارند.